English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (613 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nomenclature U فهرست واژه ها و اصطلاحات یک علم یا یک فن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nomenelature U فهرست اصطلاحات
nomenclauture U فهرست اصطلاحات
nomenclature U نام گذاری فهرست اصطلاحات
vehicle summary U فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
blacklists U فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisting U فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklist U فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
blacklisted U فهرست اسامی مجرمین واشخاص مورد سوء فن فهرست سیاه
concordance U فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
concordances U فهرست الفبایی کلمات وعبارات در نوشته فهرست راهنما
rota U صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rotas U صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
active list U فهرست افراد اماده به خدمت فهرست سربازان
picking list U فهرست کالاهای انتخابی فهرست انتخاب
waiting list U فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
waiting lists U فهرست منتظران مشاغل فهرست داوطلبان
part list U فهرست قطعات فهرست لوازم یدکی
glossaries U فهرست معانی فهرست لغات
glossary U فهرست معانی فهرست لغات
portmanteaus U واژه مرکب از دو واژه
portmanteau U واژه مرکب از دو واژه
portmanteaux U واژه مرکب از دو واژه
terminology U اصطلاحات
terminologies U اصطلاحات
nomanclature U مجموعه اصطلاحات
nautical terms U اصطلاحات دریایی
grammatical term U اصطلاحات دستوری
turkism U اصطلاحات ترکی
architectural terms U اصطلاحات معماری
index U فهرست فهرست اعلام
indexed U فهرست فهرست اعلام
indexes U فهرست فهرست اعلام
medical terminology U اصطلاحات پزشکی یا طبی
jargon U اصطلاحات مخصوص یک صنف
technical U اصطلاحات وقواعد فنی
italicism U عبارات و اصطلاحات ایتالیایی
terminological U وابسته به مجموعه اصطلاحات
terminology U اصطلاحات علمی یافنی
technic U اصطلاحات وقواعد فنی
minaei U از اصطلاحات داوری کاراته
nomenclature U مجموعه اصطلاحات نامگذاری
terminologies U اصطلاحات علمی یافنی
briticism U اصطلاحات خاص انگلیس
inkhorn U دارای اصطلاحات قلنبه
botanical terms U اصطلاحات گیاه شناسی
terminologies U لفظ گذاری مجموعه اصطلاحات
patavinity U لهجه ولایتی اصطلاحات محلی
terminology U لفظ گذاری مجموعه اصطلاحات
terminological U وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
cant U اصطلاحات مخصوص یک صنف یا دسته
souithernism U لغت و اصطلاحات مخصوص جنوب
technicalization U استفاده از اصطلاحات یاروشهای فنی
germanism U اصطلاحات ویژه زبان المانی
gallicism U اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
anglicist U متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
ink hard terms U اصطلاحات غلنبه که حاکی ازعلم فروشی باشد
computerese U استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری
lingua U زبان یا عضو زبانی شکل اصطلاحات خاص
law french U اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
This dictionary has many examples of how idioms are used . U این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
pidgin U انگلیسی دست وپا شکسته ومخلوط با اصطلاحات چینی
pidgins U انگلیسی دست وپا شکسته ومخلوط با اصطلاحات چینی
king's english U اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
wimp U آدم دست و پا چلفته [شمال آلمان] [خفت آور ] [اصطلاحات نوجوانان]
neologism U نو واژه
word U واژه
terming U واژه
termed U واژه
term U واژه
mosul U واژه
neologisms U نو واژه
worded U واژه
jargonize U بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
loanword U واژه عاریه
buzz words U رمز واژه
neologism U واژه جدید
lexicon [dictionary] U واژه نامه
cognate U واژه هم ریشه
word-blindness U واژه کوری
glossary U واژه نامه
dictionary U واژه نامه
word blindness U واژه کوری
pejorative U واژه تحقیری
glossaries U واژه نامه
word deafness U واژه کری
neologisms U واژه تراشی
neologisms U واژه جدید
synonyms U واژه مترادف
neologism U واژه تراشی
synonyms U واژه هم معنی
word count U واژه شماری
word order U ترتیب واژه ها
wordbook U واژه نامه
buzz word U رمز واژه
synonym U واژه هم معنی
glossary U واژه نامه
synonym U واژه مترادف
word book U واژه نامه
wordbook U واژه نامه
keyword U واژه کلیدی
punctuation for reference U زیر واژه
paronym U واژه هم ریشه
neolalia U واژه تراشی
worded U واژه سخن
intercalation U واژه افزایی
philologist U واژه شناس
score out that word U ان واژه را خط بزنید
dissylable U واژه دوهجائی
the root of a word U ریشه واژه
loanword U واژه بیگانه
coinage U ابداع واژه
lexicology U واژه شناسی
stimulus word U واژه محرک
word U واژه سخن
special drawing rights U این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
wordprocessing program U برنامه واژه پردازی
english words U واژه ها یا لغات انگلیسی
homely [British E] <adj.> U سنگین [واژه تحقیری]
homely [British E] <adj.> U بیمزه [واژه تحقیری]
homely [British E] <adj.> U خفه [واژه تحقیری]
logomachy U بازی واژه پردازی
lexicon U واژه نامه دیکسیونر
lexicons U واژه نامه دیکسیونر
dictionary sort U ترتیب واژه نامهای
prandial U واژه شوخی امیز
word choice test U ازمون واژه گزینی
word building test U ازمون واژه سازی
score out that word U روی ان واژه خط بکشید
septisyllable U واژه هفت هجائی
word association test U ازمون تداعی واژه ها
an inseparable prefix U سر واژه جدا نشدنی
teragram U واژه چهار حرفی
that word is obsolescent U ان واژه کم کم دارد مهجور
post fix U در پایان واژه چسباندن
syncopation U کوتاه سازی واژه
octosyllable U واژه هشت هجائی
wordage U کلمات واژه بندی
word span test U ازمون فراخنای واژه ها
this word means a dog U این واژه یعنی سگ
polysllable U واژه جند هجائی
pentasyllable U واژه پنج هجائی
slang U واژه عامیانه وغیر ادبی
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
glossaries U واژه نامه ضمیمه کتاب
glossary U واژه نامه ضمیمه کتاب
neology U استعمال واژه یااصطلاح جدید
periphrasis U استعمال واژه ها وعبارات زائد
purism U واژه یا اصطلاح اصیل وصحیح
lexicography U فرهنگ نویسی واژه نگاری
rebus U نشاندادن واژه ها بصورت مصور
a word with a pejorative connotation U واژه ای با معنای ضمنی منفی
spicery U انباری ادویه [واژه قدیمی]
dictionary U کتاب لغت واژه نامه
dictionaries U کتاب لغت واژه نامه
God bless [you] ! U خدا حافظ [واژه کهنه]
How do you pronounce [say] that [this] word? U این واژه چه جور تلفظ می شود؟
cantoria U [واژه ای ایتالیایی برای گالری یا تریبون]
bawdry U زنا [دین] [حقوق] [واژه قدیمی]
homely [British E] <adj.> U عادی و خسته کننده [واژه تحقیری]
catch-phrase U واژه یا عبارتی که جلب توجه کند
lexigraphy U یکجور خط که هر حرف ان نماینده واژه ایست
catch-phrases U واژه یا عبارتی که جلب توجه کند
anglo-chinois U [واژه فرانسوی برای چشم انداز باغ]
to inspan oxen U این واژه را در افریقای جنوبی بکار می برند
sanshifter U واژه توهین امیز برای نفردونده جلویی
alinik design U واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی
Genius Loci U نابغه [واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
parathesis U پیوند دو واژه بی انکه تغییری درانهاروی دهد
technicality U اصطلاحات فنی نکته فنی
technicalities U اصطلاحات فنی نکته فنی
rosters U فهرست
slips U فهرست
filed U فهرست
indexless U بی فهرست
indexes U فهرست
roster U فهرست
catalog U فهرست
phraseology U فهرست
checklist U فهرست
slip U فهرست
indexed U فهرست
list U فهرست
slipped U فهرست
kalendar U فهرست
concordances U فهرست
index U فهرست
file U فهرست
concordance U فهرست
cataloging U فهرست
tabled U فهرست
table U فهرست
repertory U فهرست
inventory U فهرست
b.d catalogue U فهرست بی . دی
catalogs U فهرست
catalogues U فهرست
tables U فهرست
rolled U فهرست
cataloguing U فهرست
rolls U فهرست
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1affixation
1popsicle
1etaye namayandegi اعطای نمایندگی
1pedal pamping
1construed
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com